پاک می شوم کم کم
از لیست های بیمه که هر ماه به اداره می روند
تا تمام مریض نشدن هایم را بیمه کنند
و مرگم به دوش کسی نیفتد
پاک می شوم
از صفحه هایی که مرا می شناسند
از حافظه هایی که به یادم می آوردند
از دفترچه های مخدوش خاطرات
خاطرات خط خطی مردانی
که زمانی دوستم داشته اند
پاک می شوم
ز حساب های بانکی
که مرا به رقم می شناسند
از لیست انتظار پروازهایی که مرا به آسمان می دوزند
از سابقه های کاری و نوشته های امضا شده
پاک می شوم
از ذهن ناقص کودکانم - که به دنیا نیامدند
از سرنوشت کودکانی که روزی آموزگارشان بودم
و خاطره ی پر هیاهوی معلمانم
تا آماده شوم
قرص و محکم و استوار
وسایلم را جمع کنم
برای روزی که از رویای زندگی هم
پاک شوم
از لیست های بیمه که هر ماه به اداره می روند
تا تمام مریض نشدن هایم را بیمه کنند
و مرگم به دوش کسی نیفتد
پاک می شوم
از صفحه هایی که مرا می شناسند
از حافظه هایی که به یادم می آوردند
از دفترچه های مخدوش خاطرات
خاطرات خط خطی مردانی
که زمانی دوستم داشته اند
پاک می شوم
ز حساب های بانکی
که مرا به رقم می شناسند
از لیست انتظار پروازهایی که مرا به آسمان می دوزند
از سابقه های کاری و نوشته های امضا شده
پاک می شوم
از ذهن ناقص کودکانم - که به دنیا نیامدند
از سرنوشت کودکانی که روزی آموزگارشان بودم
و خاطره ی پر هیاهوی معلمانم
تا آماده شوم
قرص و محکم و استوار
وسایلم را جمع کنم
برای روزی که از رویای زندگی هم
پاک شوم
۱ نظر:
از هرچی پاک بشی از دل من پاک نمیشی از حسرت بودن یه روز آزادی از شرکت -از دقایق سیگار کشیدنت توی اتاق متروکه ریاضی -از توبیخ شدنمون واسه 1 دقیقه زیاد غذا خوردن-از محکم فشار دادننت توی آسانسور شرکت که میخواستم دیگه نبینمتو برم به دنیایی که حس منو تو رو نداره-خلاصه از هیچ لحظه ای از زندگی من پاک نمیشی و نخواهی شد
ارسال یک نظر